هویت و اهداف سازمانی با میثم شکری ساز - وبسایت رسمی دکتر میثم شکری ساز

4571 بازدید

تحقق یافتن هدف های سازمانی وابسته به رفتار و منش کارکنان یک سازمان است و همچنین رفتار کارکنان یک سازمان شکل گرفته بر اساس توانایی های هویت سازمانی است. مدیران باید بر ایجاد ارزش های سازمان و اهداف سازمان، پویایی و ایجاد کردن سطح هایی از هویت سازمانی متمرکز شوند. هویت یک سازمان در آغاز بر روی رفتار سازمانی و بعد از آن بر تحقق یافتن هدف های تعیین شده یک سازمان تأثیر می گذارد. هویت یک سازمان از عناصر مختلفی تشکیل شده است. در این مطلب به بررسی عوامل تاثیر گذار بر هویت و اهداف سازمانی می پردازیم.

هویت و اهداف سازمانی

در سطح یک سازمان اگر مسئله هویت سازمانی به عنوان یک ویژگی مرکزی، به صورت تمییز داده شده و به هم متصل باشد، در این صورت می تواند موثر واقع شود و عملکرد سازمان را به صورت مثبتی بهبود ببخشد و از این مکانیزم به عنوان یک مکانیزم چهارچوب دار به منظور تصمیم گیری در سازمان استفاده شود. این اثرات در رسیدن به اهداف یک سازمان بسیار کمک کننده است. بارنی و استوارت بر این باورند که هویت سازمانی ابزاری جهت آسان کردن مفاهیم و عملی کردن یک کار استراتژیک است. در سطوح شخصی، هویت و اهداف سازمانی می تواند بر تصمیم ‌گیری ابتدایی کارکنان یک سازمان در خصوص اقدامات عملیاتی، اقدامات سازمانی و استراتژیک، اثر بگذارد. بر این اساس می توان حدس زد که هویت سازمانی کامل و قوی، بر قدرت بینش کارکنان یک سازمان در مورد اهداف سازمانی اثر گذار است.
در هر سازمان، کارمندان افرادی هستند که مدت طولانی را در سازمان کار می کنند و بنابراین هویت سازمانی را به صورت دقیق و کامل درک می کنند. حضور دراز مدت شخص در یک سازمان باعث بالا رفتن تعامل افراد در سازمان می شود که این منجر به این می شود که اکثر خواسته ها و نیاز های یک فرد، در داخل سازمان تامین شود و می توان به این نتیجه رسید که هویت شخص در داخل سازمان تعیین شده است.

مروری بر هویت و اهداف سازمانی با میثم شکری ساز

هویت سازمانی و تنوع نگرش

هویت سازمانی موجود در یک سازمان با نگرش های متنوع در کار، رفتارها، اهداف مشترک و تعاملات کارکنان سازمان پیوند خورده است. زمانی که هر یک از کارکنان یک سازمان تعیین هویت می شوند، باعث می شود که افکار و عقاید کارکنان نسبت به سازمان مثبت تر شود. به طور مثال آن ها مطمئن می شوند که سازمان تولیدات و محصولات ارزشمندی تولید می کند و فرد در نهایت تصمیم می گیرد که خود را با اهداف سازمان هم سو کند. کارکنان هم عقیده با سازمان تصمیم می گیرند در جهت تحقق یافتن هویت و اهداف سازمان تمام تلاش خود را انجام دهند.

رابطه بین هویت فردی و هویت انسانی

هویت هر یک از کارکنان در سطح فردی و در سطح سازمانی به یک دیگر وابسته اند. همین طور نتایج تحقیقات نشان می دهد که یک رابطه بسیار تنگاتنگ بین هویت در سطح فردی و هویت در سطح سازمانی وجود دارد. این دو سطح هویت کاملاً به هم وابسته اند. دکتر میثم شکری ساز از جمله مدیران و کارآفرینان موفق هستند و ایشان بر این باورند که همان گونه که هویت های یک سازمان بر رفتار یک فرد تاثیر می گذارد، رفتار هر یک از افراد سازمان می تواند بر هویت سازمان اثر بگذارد. در این مورد اپسون بیان می کند که هویت و اهداف سازمانی در سطوح شخصی، خصوصیت های متمایزی را شامل می شود که کارکنان را به مشارکت در یک سازمان خاص وابسته می کند.

عناصری که هویت یک سازمان را تشکیل می دهند

هویت یک اصل است که چه در سطح فردی، اجتماعی و سازمانی، قابلیت ساخته شدن دارد. هویت یک فرآیندی است که در طول زندگی هر شخص، جامعه یا هر سازمان شکل و فرم خاصی به خود می گیرد و دائم در حال تغییر است. دکتر میثم شکری ساز بر این باور است که اگر هویت ها قابلیت ساخته شدن دارند، باید حتماً یک سری منابع و مواردی برای ساختن هویت موجود باشد که بتوان هویت و اهداف سازمانی را به درستی پیاده سازی کرد. البته اکثر افراد صاحب نظر در این زمینه، بر سر شناختن منبع های هویت ساز با یک دیگر اختلاف نظر دارند. در این قسمت به بررسی عناصر تاثیر گذار در هویت یک سازمان به صورت مختصر می پردازیم. این عناصر شامل رفتار، ارتباطات، نماد گرایی و شخصیت است.

  1. رفتار: تاثیر گذار ترین مولفه در هویت سازمانی، رفتار یا عملکرد سازمان است. مخاطبین هدف یک سازمان در نهایت بر طبق همین عملکردها و اقدامات در یک سازمان، در مورد آن نظر خواهند داد.
  2.  ارتباطات: ارتباطات یکی از منعطف ترین قسمت های هویت و اهداف سازمانی است. هر یک از سازمان به روشی خاص، ارتباط های خود را برقرار می کنند. هر سازمان از ارتباطات خود می تواند به صورت سریع و به صورت یک راه حل تاکتیکی از آن استفاده کند. به طور مثال یک سازمان می تواند ادعا کند که در عرصه فعالیت خود، بسیار نوآور است و از طریق رفتار های سازمانی و عملکردی خود این را نشان دهد. در صورتی که اثبات نوآوری به صورت واقعی بسیار زمان بر است.
  3. نمادگرایی: نماد یک مظهر است که نشان می دهد هر سازمان خاص، نماینده و نشان دهنده چه چیزی است. لوگوها، یکی از مهم‌ترین عناصر نشان دهنده هویت و اهداف سازمانی هستند. این لگوها نماد هایی هستند که به منظور معرفی کردن یک سازمان استفاده می شوند. در حقیقت نتایج تحقیقات نشان دهنده این است که معرفی از طریق این نماد ها و لوگوها موجب ارزش افزوده زیادی نمی شود و این در صورتی است که با دیگر برنامه های هویتی سازمان هم سو نباشد.
  4. شخصیت: هر یک از سازمان ها می توانند به بیان احساسات خود بپردازند. به همین علت هر سازمان باید بتواند یک تصویر واضح از شرایط حقیقی خودش داشته باشد تا امکان این را داشته باشد که خود را به طور کامل به جامعه هدف خود معرفی کند. شخصیت یک سازمان کاملاً از رفتار و ارتباطات کارکنان آن سر چشمه می گیرد و می تواند سازنده هویت و اهداف سازمانی به صورت جامع و کامل باشد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *