توضیحات
کتاب بازاریابی نوگرا
کتاب بازاریابی نوگرا | بازاریابی و بازارسازی از جمله عوامل مهمی است که میتواند به فروش یک کالا و محصول و یا فروش خدمات مختلف کمک کند. برندها و تجارتها از بازاریابی برای فروش محصولات خود استفاده میکنند. در واقع میتوان گفت، یکی از مهمترین بخشهای یک تجارت بازاریابی است و موفقیت در آن میتواند تمامی جنبه های مختلف یک کسبوکار را تحت تاثیر قرار دهد. قطعا فروش بیشتر به درآمد زایی بیشتر کمک خواهد کرد .بهترین و مرغوب ترین کالاها نیز نیاز به بازاریابی دارند چون بدون تبلیغات قطعا مصرفکننده شناختی نسبت به محصول پیدا نخواهد کرد؛ بنابراین در هر صنعتی هر کالا یا محصولی نیاز به بازاریابی پیدا میکند. بدون بازاریابی مخاطب از نوع محصول شما شناختی نخواهد داشت. داستفاده از بازاریابی همچنین برای ترویج یک محصول یا اهمیت دارد و شانس فروش محصولات را بیشتر میکند .دزمانی که یک محصول به اندازهی کافی به مخاطب شناسانده و معرفی میشود خود مشتریان میتوانند به نوعی به فروش بیشتر محصولات کمک کنند. قطعا تعریف کردن از یک محصول و بیان مزیت های آن باعث میشود مشتریان جدیدتری اضافه شوند و در نهایت میزان فروش را بالا ببرند. فروش بیشتر کالاها به موفقیت یک تجارت کمک میکند. دراوایل قرن بیست و یکم، بازاریابی سازمانی به شکل فزایندهای موجب بروز دگرگونیهای بزرگی در جوامع تجاری گردید و منجر به پیدایش انقلابی عظیم درجوامع تجاری شد. بازاریابی کارکردی سازمانی و مجموعهای از فرآیندها برای خلق، اطلاع رسانی و ارائه ی ارزش به مشتریان است و برای مدیریت ارتباطات مشتریان به روشهایی میپردازدکه منافعی برای سازمان و سهامدارانش در پی داشته باشد. با این تعریف، مفهوم قبلی بازاریابی اصلاح گردیده و از تبادل کالا به تبادل ارزشها و از پشتیبانی اهداف مالی شرکتها به پشتیبانی از منافع سهامداران مختلف و ازمدیریت تبادلات فردی به مدیریت پایدار ارتباطات مشتری تبدیل میشود.
خواستههای مردم تقریبا نامحدود، اما منابع محدود است. خواست، گونهای از نیاز است که در اثر فرهنگ و شخصیت فردی متاثر از فضای فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی حاکم بر محیط زندگی افراد شکل میگیرد. بازاریابان برجسته همواره درصدد شناسایی نیازها، خواستهها و تقاضای مشتریان خود میباشند. بازاریابان برای اینکه بر تقاضای مشتریان اثر بگذارند، باید درباره یک پرسش پاسخ مناسبی بدست آورند و آن این است: پس از آگاهی از چه، کجا و چگونه بودن تقاضا آنها باید در مورد علتها (چه چیز باعث میشود که ما خواهان چیزهایی شویم که میخریم؟) هم بدانند. و این سختترین پرسشی است که باید به آن جواب داد.
یکی از نیازهای ضروری مدیران سازمانها و دانشجویان این حوزه که متخصصین آینده بازاریابی خواهند بود، درک و توسعهی برنامه های بازاریابی برای محصولات و خدمات است. جمله ی مشهور هنری فورد که: « هر رنگ اتومبیل که مشتری بخواهد به او عرضه می کنیم، به شرط آنکه سیاه باشد»! یادآور بازارهای بسته و انحصاری و دورانی است که تقاضا از عرضه افزونتر بود. اما امروزه عمر اینگونه بازارها برای تولید و فروش محصولات به سر آمده است و در آیندهای نه چندان دور پ، اثری از این نوع بازارها باقی نخواهد ماند؛ اما بسیاری از مدیران به این موضوع بی توجه اند و تحقیقات متعدد نشان میدهد که یکی از دلایل عمده ی شکست کسبوکارهای کوچک ، نداشتن یک برنامه پی جامع بازاریابی است. گاهی نیز مشاهده میشود که برخی تفاوتی بین دو مفهوم «فروش» و «بازاریابی» قائل نیستند. بازاریابی فعالیتی مشتری گرا و تحقیقات بازاریابی، تعیین کنندهی میزان تولید و نوع محصول است .در بازاریابی ارتباط دوطرفه، اهداف بلند مدت، کانون توجه نیازهای مصرفکنندگان و تاکید بر کسب سود از راه افزایش رضایت مشتریان است. در صورتیکه در فروشندگی، اهداف کوتاه مدت، ارتباط یک طرفه، کانون توجه محصولات موجود و تاکید بر کسب سود از راه افزایش حجم فروش است. از طرفی برخی دیگر بازاریابی را تنها منحصر به تبلیغات میدانند، در صورتی که تکنیکهای بازاریابی طیف وسیعی از علوم اجتماعی ، به ویژه اقتصاد، جامعه شناسی و روان شناسی را در برمیگیرد.
نویسنده: دکتر میثم شکری ساز